عاشق پاره سنگها باش..شاید روزی عاشق قلب پاره ی من شدی..!

من براي سال ها مينويسم...سالها بعد که چشمان تو عاشق میشوند...افسوس که قصه ی مادربزرگ درست بود..همیشه یکی بود یکی نبود..!

مهربان

 

دیگر برای گفتن دیر است

من ...

تو ...

باید فکر تازه ای بکنم

 

دلتنگی ...؟؟؟!!!

دلتنگ نیستم... دلی برای دلتنگی نمانده

غمگین؟؟؟؟!!!!

برای کدام مصیبت غمگین باشم؟... شیرین ترین لحظه!... سبزترین لبخند!

 

مهربانم!

برای نوشتن آنچه نمیتوانم

برای گفتن آنچه نمیدانم

برای لمس لحظه های دوباره با تو بودن

برای تکرار اولین نگاه

برای بوسیدن دستهای مهربانت

برای خودم

برای تو

ببین

باید از نتوانستن بنویسم

نمیتوانم تو را بنویسم

نمیتوانم

نمیتوانم

 

نمی نویسم....نمی گویم...تو میدانی ...

کمکم کن تا لحظه های بی تو را با تو تمام کنم

کمکم کن تا تنهایی هایم را با یاد تو پر کنم

کمکم کن...حالا از همیشه نیازمند ترم

گرچه دستم دور ترین است

 اما قلبم... نزدیکترین است !

 

دوستت دارم بهترین من

دوستت دارم
 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در شنبه 16 مهر 1390برچسب:,ساعت 13:25 توسط راحیل| |


Power By: LoxBlog.Com