عاشق پاره سنگها باش..شاید روزی عاشق قلب پاره ی من شدی..!

من براي سال ها مينويسم...سالها بعد که چشمان تو عاشق میشوند...افسوس که قصه ی مادربزرگ درست بود..همیشه یکی بود یکی نبود..!

نگرانم ....نگرانم...............

 

نگرانیم از توست....................

نمیدانم چرا گاهی برایم مبهمی.....................

گاهی نمیتوانم خوب چهره ات را به یاد آورم.....................

و گاهی هیچ تصوری از تو ندارم...................................

نکند از خیالم بروی..........................

من که از تو فقط همین خیالت برایم باقی مانده.....................

شاید می خواهی آن را هم از من بگیری.............

حتی وقتی تورا در خیالم دارم...........ضربان قلبم تند میشود...نفس میگیرد.....دلم شور میزند....دست وپایم را گم میکنم...........و آنگاه بقضم می ترکد......گونه هایم با اشک هایی از جنس خیالت خیس می شود

وتازه به خودم می ایم.............همه چیز رویا بود................رویا

ودیگر تو را نه در حقیقت ونه در رویا ندارم......................تورا ازدست داده ام

و ای کاش همه چیز خواب بود..................ای دلشوره های بی بهانه من............


 


 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در دو شنبه 3 بهمن 1390برچسب:,ساعت 10:41 توسط راحیل| |


Power By: LoxBlog.Com