عاشق پاره سنگها باش..شاید روزی عاشق قلب پاره ی من شدی..!

من براي سال ها مينويسم...سالها بعد که چشمان تو عاشق میشوند...افسوس که قصه ی مادربزرگ درست بود..همیشه یکی بود یکی نبود..!

نشستم پاى مشروب

گفتند بخور بگو به سلامتى اون که دوستش داری...

پیکو به لبم نزدیک کردم... نخوردم,...

ولى گفتم به سلامتى اون که ازش جون میگیرم.

گفتند نخوردى؟

گفتم من سلامتى اونو تو پاکى میخوام,..نه تو مستى !



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در دو شنبه 3 بهمن 1390برچسب:,ساعت 9:4 توسط راحیل| |


Power By: LoxBlog.Com