عاشق پاره سنگها باش..شاید روزی عاشق قلب پاره ی من شدی..!
من براي سال ها مينويسم...سالها بعد که چشمان تو عاشق میشوند...افسوس که قصه ی مادربزرگ درست بود..همیشه یکی بود یکی نبود..!
نه دستانت ،نه لبانت ،نه چشم خمارت با یک فنجان سکوت تلخ فرو می برم حماقتم را که دوستت داشتم...
نظرات شما عزیزان:
نیازم ، نه دیگر آغوش است
وب زیبایی داری به منم سر بزن
Power By:
LoxBlog.Com |